کتاب سینوهه؛ جلد دوم اثری از میکا والتاری با ترجمه ذبیح الله منصوری است. این کتاب روایتی از سرنوشت پزشک نیمه افسانهای فرعون مصر، سینوهه است که در دو جلد نوشته شده است.
میکا والتاری در کتاب سینوهه از وقایع دوران فرعون آخناتون و آغاز سلطنت فرعون هُورِم هُب نوشته است و زندگی پزشکی را به تصویر کشیده است که پس از فراز و نشیبهای بسیار به مقام پزشکی فرعون میرسد.
وقتی سینوهه به دنیا میآید او را در سبدی میگذارند و به رود نیل میسپارند، خانواده فقیری او را پیدا میکنند و بزرگش میکنند. او در ادامه داستان به مقام کاهنی و سپس پزشکی میرسد؛ مانند پدرش که طبابت میکرد. کمی بعد به دربار فرعون راه پیدا میکند. او به سرزمینهای گوناگون مانند بابل، سوریه و کناره دریای مدیترانه مسافرت میکند و در طول این سفرها اتفاقات زیادی برایش میافتد و در بازگشت به مصر از تبحر پزشکی خود برای نجات سرزمینش استفاده میکند.
بخشی از جلد دوم کتاب سینوهه
بعد از اینکه مکتاتون بیمار شد، فرعون بیشتر نسبت به دختر مزبور احساس محبت کرد و این هم امری طبیعی است، زیرا پدر فرزند بیمار خود را زیادتر دوست دارد.
فرعون روزی چند مرتبه وضع مزاج دخترش را از من میپرسید و میگفت آیا دخترم خواهد مرد؟
به او میگفتم دختر تو هیچ مرض خاصی ندارد که بمیرد و بیماری او ضعف بنیه است و این بیماری معالجه میشود. فرعون میگفت اگر او بیماری خاصی ندارد، چرا سرفه میکند؟ و من جواب میدادم آن هم ناشی از ضعف بنیه است.
فرعون از غصهٔ بیماری دخترش لاغر شد و من در دربار دو مریض پیدا کردم؛ یکی فرعون و دیگری دختر او و تمام اوقات من صرف مواظبت از آن دو میشد؛ زیرا برای من آن دو مریض بیش از تمام مریضان مصر و تمام مردمی که در آن کشور از گرسنگی در رنج بودند اهمیت داشتند.